اصطلاحات پزشکی به انگلیسی
در دنیای پیچیدهی پزشکی، آشنایی با اصطلاحات تخصصی انگلیسی نقش مهمی در درک درست بیماریها، روشهای درمانی، و ایجاد ارتباط مؤثر با متخصصان سلامت دارد. این مقاله به عنوان یک منبع کامل، شما را در مسیر یادگیری اصطلاحات پزشکی به زبان انگلیسی همراهی میکند.
برای یادگیری هر چه بیشتر زبان انگلیسی و همچنین اصطلاحات پزشکی به زبان انگلیسی، پیشنهاد میکنیم تا در بهترین آموزشگاه زبان انگلیسی اقدام به فراگیری کنید.
در این صفحه با مجموعه آموزشی گاما همراه باشید تا شما را با انواع اصطلاحات پزشکی بر اساس موضوعات مختلف،و بررسی پرکاربردترین واژگان و عبارات در این حوزه آشنا کنیم . توضیحات مختصر و کاربردی به همراه مثالهای واضح، به شما کمک خواهد کرد تا فهمی کامل و عمیق از این اصطلاحات پیدا کنید.
لغات و اصطلاحات پزشکی به انگلیسی
در حوزه پزشکی و بهداشت و سلامت ، اصطلاحات و واژگان متعددی به کار میروند. در ادامه، به تعدادی از مهمترین لغات و اصطلاحات پزشکی به انگلیسی را همراه با مثال هایی مختصر برای هر کدام آورده ایم که مورد توجه شما قرار میگیرد.
مثال با جمله | معنی | کلمه |
This amount of weight loss is abnormal for women your age.
این میزان کاهش وزن برای زنان هم سن شما غیر طبیعی است. |
غیر طبیعی | Abnormal
adj |
I can’t sleep because my knees ache in the night.
من نمی توانم بخوابم زیرا زانوهایم در شب درد می کند. |
درد، درد گرفتن | Ache
noun/verb |
We knew the baby was coming right away because the woman’s labour pains were acute.
ما می دانستیم که بچه بلافاصله به دنیا می آید زیرا درد زایمان آن زن حاد بود. |
شدید، حاد ، تند | Acute
adj |
Your son is extremely allergic to peanuts.
پسر شما به شدت به بادام زمینی حساسیت دارد. |
حساسیت | Allergy noun
Allergic adj |
Call an ambulance -this man is very ill!
با آمبولانس تماس بگیرید این مرد بسیار بیمار است. |
آمبولانس | Ambulance
noun |
I can’t remember the accident because I had amnesia
تصادف را به خاطر ندارم چون فراموشی گرفته بودم |
فراموشی | Amnesia
noun |
I have low energy because I am anemic.
من انرژی کمی دارم چون کم خون هستم. |
کم خونی | Anemia noun
Anemic adj |
I’ve made you an appointment with a specialist in three weeks’ time.
سه هفته دیگر با یک متخصص برای شما قرار ملاقات گذاشتم. |
قرار ملاقات | Appointment
noun |
My grandmother can’t knit anymore because the arthritis in her hands is so bad.
مادربزرگ من دیگر نمی تواند ببافد، زیرا آرتروز دستانش بسیار بد است. |
آرتروز | Arthritis
noun |
I carry an inhaler when I run because I have asthma.
من هنگام دویدن یک دستگاه استنشاقی حمل می کنم زیرا آسم دارم. |
آسم | Asthma Noun
|
To prevent the spread of bacteria it is important that nurses wash their hands often.
برای جلوگیری از گسترش باکتری، مهم است که پرستاران مرتباً دستهای خود را بشویند. |
باکتری | Bacteria
noun |
If you don’t get up and take a walk, you will develop painful bedsores.
اگر بلند نشوید و پیاده روی نکنید، زخم بستر دردناکی خواهید داشت |
زخم بستر | Bedsore
noun |
We’re hoping that the tests will show that the lump in your breast is benign.
ما امیدواریم که آزمایشات نشان دهد که توده در سینه شما خوش خیم است. |
خوش خیم | Benign
adj |
You will be happy to know that your blood count is almost back to normal.
خوشحال خواهید شد که بدانید شمارش خون شما تقریباً به حالت عادی بازگشته است. |
شمارش خون | Blood count
noun |
Blood donors have to answer questions about their medical history.
اهداکنندگان خون باید به سوالات مربوط به سابقه پزشکی خود پاسخ دهند. |
اهدا کننده خون | Blood donor
noun |
High blood pressure puts you at risk of having a heart attack.
فشار خون بالا شما را در معرض خطر حمله قلبی قرار می دهد. |
فشار خون | Blood pressure
noun |
We thought it was just a sprain, but it turned out his leg was broken.
فکر میکردیم فقط یک رگ به رگ شدن ساده است، اما معلوم شد پایش شکسته است. |
شکسته، شکسته شده | Broken
adj |
The woman was badly bruised when she came into the emergency room.
این زن وقتی وارد اورژانس شد به شدت کبود شده بود. |
کبود شدگی | Bruise noun
Bruised adj |
The baby was so large that we had to perform a Caesarean section.
بچه آنقدر بزرگ بود که مجبور شدیم سزارین کنیم. |
بخش سزارین | Caesarean section, C-section
noun |
There are many different options when it comes to treating cancer.
در مورد درمان سرطان گزینه های مختلفی وجود دارد. |
سرطان | Cancer
noun |
You saved your brother’s life by performing CPR.
شما با انجام CPR جان برادرتان را نجات دادید. |
احیای قلبی ریوی | Cardiopulmonary resuscitation (CPR
noun |
My leg was in a cast for graduation.
پای من برای جشن فارغ التحصیلی در گچ بود. |
گچ گیری | Cast
noun |
It is best to get chickenpox as a child so that you don’t get it worse as an adult.
بهتر است در کودکی به آبله مرغان مبتلا شوید تا در بزرگسالی بدتر نشوید. |
آبله مرغان | Chickenpox
noun |
We only call the coroner if we think a death is suspicious.
ما فقط در صورتی با پزشکی قانونی تماس می گیریم که مرگ را مشکوک بدانیم. |
پزشکی قانونی | Coroner
noun |
You can’t see her right now; she’s in critical condition.
شما در حال حاضر نمی توانید او را ببینید. او در وضعیت بحرانی است |
وضعیت بحرانی | Critical Condition
noun |
The accident left the patient both deaf and blind.
این حادثه بیمار را ناشنوا و نابینا کرد. |
ناشنوا | Deaf
adj |
The tests show that you have an iron deficiency.
آزمایشات نشان می دهد که شما کمبود آهن دارید. |
کمبود ، نقص | Deficiency
noun |
It is hard to watch a loved one suffering with dementia.
تماشای یک عزیزی که از زوال عقل رنج می برد سخت است. |
زوال عقل | Dementia
noun |
People with diabetes have to constantly check their blood sugar levels.
افراد مبتلا به دیابت باید به طور مداوم سطح قند خون خود را بررسی کنند. |
دیابت | Diabetes
noun |
The doctor would prefer to share the diagnosis with the patient himself.
پزشک ترجیح می دهد تشخیص را با خود بیمار در میان بگذارد. |
تشخیص | Diagnosis
noun |
This pain medication should relieve some of your discomfort.
این داروی مسکن باید مقداری از درد و ناراحتی شما را تسکین دهد |
درد و ناراحتی | Discomfort
noun |
I understand that this disease roots in your family.
من می دانم که این بیماری در خانواده شما ریشه دارد. |
بیماری | Disease
noun |
He had to wear a sling because of your dislocated shoulder.
او مجبور شد به دلیل دررفتگی شانه اش یک بند پارچه ای بپوشد. |
جابجا شده است | Dislocated
adj |
The child was rushed into the ER after he had a severe allergic reaction to a bee sting.
کودک پس از واکنش آلرژیک شدید به نیش زنبور عجله به اورژانس منتقل شد. |
اورژانسی | Emergency
noun |
This cream is for external use only. Do not get it near your ears, eyes, or mouth.
این کرم فقط برای استفاده خارجی است. آن را به گوش، چشم یا دهان خود نزدیک نکنید. |
خارجی | External adj |
The doctor was concerned about my family history of skin cancer.
دکتر نگران سابقه خانوادگی سرطان پوست من بود. |
تاریخچه پزشکی خانوادگی | Family history
noun |
Blood cancer is a fatal disease.
سرطان خون یک بیماری کشنده ای است |
کشنده | Fatal adj |
He is very feverish, and his temperature is near danger point.
او بسیار تب دارد و دمای بدنش نزدیک به نقطه خطر است. |
تب ، تب دار | Fever noun
Feverish adj |
People who have the flu should not visit hospital patients.
افراد مبتلا به آنفولانزا نباید به بیماران بیمارستان مراجعه کنند. |
آنفولانزا | Flu (Influenza
noun |
Your wrist is fractured and needs a cast.
مچ دست شما شکسته است و نیاز به گچ گرفتن دارد. |
شکست، شکستگی | Fracture noun
Fractured adj |
Dirty hands can be a breeding ground for germs.
دست های کثیف .می توانند محل رشد میکروب ها باشند |
میکرب | Germ
noun |
This type of disease is genetic in your family.
این نوع از بیماری در خانواده شما ژنتیکی است |
ژنتیک | genetic
adj |
That growth on your shoulder is worrying me.
این تومور روی شانه شما دارد من را نگران میکند. |
تومور | Growth
noun |
People who smoke are at greater risk of having a heart attack.
افرادی که سیگار می کشند بیشتر در معرض خطر حمله قلبی هستند. |
حمله قلبی | Heart attack
noun |
HIV can be passed down from the mother to her fetus.
بیماری اچ آی وی می تواند از مادر به جنین منتقل شود. |
اچ آی وی ، ایدز | HIV
noun |
You can’t have visitors because your body’s immune system is low.
شما نمیتوانید ملاقات کننده داشته باشید زیرا سیستم ایمنی بدن شما ضعیف است. |
سیستم ایمنی | Immune system
noun |
We have to do more x-rays because the first ones were inconclusive.
ما باید بیشتر عکسبرداری با اشعه ایکس انجام دهیم زیرا اولین عکسها بینتیجه بودند. |
بی نتیجه | Inconclusive
adj |
The nurse will demonstrate how to bathe an infant.
پرستار نحوه حمام کردن نوزاد را نشان می دهد. |
نوزاد | Infant
noun |
The wound should be covered when you swim to prevent it from becoming infected.
هنگام شنا باید زخم را بپوشانید تا از عفونی شدن آن جلوگیری شود. |
عفونت | Infection noun
Infected adj |
My right ankle was so inflamed it was twice the size of my left one.
مچ پای راستم آنقدر ملتهب بود که دو برابر مچ پای چپم بود. |
ملتهب ، متورم | Inflamed
adj |
Her injuries were minor; just a few cuts and bruises
جراحات او جزئی بود. فقط چند بریدگی و کبودی داشت . |
آسیب ، صدمه | Injury
noun |
The doctors will be monitoring her for any internal bleeding.
پزشکان او را برای هرگونه خونریزی داخلی تحت نظر خواهند داشت. |
داخلی | Internal
adj |
Your lab results have come in and you are free to go home.
نتایج آزمایشگاه شما آمده است و شما میتوانید به خانه برگردید. |
نتایج آزمایشگاه | Lab results
noun |
I’ll take these samples down to the lab on my way out.
من این نمونه ها را در هنگام رفتن به آزمایشگاه می برم. |
آزمایشگاه | Lab (laboratory
noun |
If you are feeling light-headed again, lie down and call me.
اگر دوباره احساس گیجی کردید، دراز بکشید و با من تماس بگیرید |
گیجی در اثر کمبود اکسیژن | Light-headed
adj |
I’m afraid at least one of the tumours is malignant.
می ترسم حداقل یکی از تومورها بدخیم باشد. |
بدخیم ( مربوط به سلول سرطانی) | Malignant
adj |
You have to support her neck because she is still a newborn.
شما باید مراقب گردن او باشید زیرا که او هنوز یک نوزاد است. |
نوزاد تازه متولد شده | Newborn
noun |
The operation lasted seven hours, but it was successful.
این عمل جراحی هفت ساعت طول کشید، اما موفقیت آمیز بود |
عمل جراحی | Operation noun |
We gave your husband some medicine to relieve some of the pain.
ما به شوهرت مقداری دارو دادیم تا کمی از دردش کم شود. |
درد | Pain
noun |
We thought her legs were paralyzed forever, but she is learning how to walk.
ما فکر میکردیم پاهایش برای همیشه فلج شدهاند، اما او دارد کم کم راه رفتن را یاد میگیرد. |
فلج شده | Paralyzed
adj |
The patients in Room 4 are not getting along.
بیماران اتاق 4 با هم کنار نمی آیند. |
بیمار | Patient noun |
Ask the pharmacist if there is an original brand of this medication.
از داروساز بپرسید که آیا مارک اصلی این دارو وجود دارد یا خیر. |
داروساز | Pharmacist
noun |
You need to buy a bandage from the pharmacy.
شما باید از داروخانه یک باند بخرید |
داروخانه | Pharmacy, Drugstore
noun |
Ask your family physician to refer you to a specialist.
از پزشک خانواده خود بخواهید که شما را به متخصص معرفی کند. |
پزشک | Physician
noun |
The child was bitten by a poisonous snake.
کودک توسط مار سمی گزیده شد |
سم ، زهر ، سمی | Poison noun
Poisonous adj |
The woman was well prepared for labour because she took the prenatal classes.
این زن به خوبی برای زایمان آماده بود زیرا در کلاس های قبل از زایمان شرکت کرده بود. |
قبل از تولد | Prenatal
adj |
You will need to visit your doctor to get another prescription.
برای دریافت نسخه دیگر باید به پزشک مراجعه کنید. |
نسخه، تجویز، تجویز کردن | Prescription noun
Prescribe verb |
Physicians and nurses must wear their specific scrub while they are at the hospital.
پزشکان و پرستاران باید لباس یونیفرم خاص خود را زمانی که در بیمارستان هستند بپوشند.
|
لباس یونیفرم ( مخصوص پزشکان ) | Scrubs
noun |
I have to scrub up and get ready for surgery.
من باید دست هایم را بشویم و برای عمل جراحی آماده شوم. |
تمیز کردن ( شستن دست قبل و بعد از معاینه کردن بیمار ) | Scrub up
verb |
You have to refer to a specialist if you are suffering from psychological problems.
شما باید به یک پزشک متخصص مراجعه کنید در صورتی که از مشکلات روحی روانی رنج میبرید. |
پزشک متخصص | Specialist
noun |
I sprained my knee when I was playing soccer.
در بازی فوتبال زانویم پیچ خورد یا رگ به رگ شد. |
رگ به رگ شدن | Sprain
noun/verb |
It may sting when I insert the needle.
وقتی سوزن را وارد می کنم ممکن است کمی دچار سوزش شوید . |
سوزش ، سوزش یا درد موقت | Sting
noun/verb |
You have all of the symptoms of a diabetic.
شما همه علائم دیابت را دارید. |
علائم یا نشانه ( بیماری ) | Symptoms noun
|
We brought Jesse to emergency because he was running a (high) temperature.
جسی را به اورژانس آوردیم زیرا دمای بدنش (بالا) بود. |
دما | Temperature
noun |
The test results came back negative. You aren’t pregnant.
نتیجه آزمایش منفی در آمد شما باردار نیستید |
نتایج آزمایش | Test results
noun |
I was able to go back to work a few weeks after starting my therapy.
چند هفته پس از شروع درمانم توانستم به سر کار برگردم. |
درمان | Therapy
noun |
After heart surgery she was unconscious for about 3 hours.
بعد از عمل جراحی قلب او به مدت 3 ساعت در حالت بیهوشی بود . |
بیهوش ، غش کرده | Unconscious
adj |
I’m just looking for the best vein in which to insert the needle.
من فقط به دنبال بهترین رگ هستم که بتوانم سوزن را در آن فرو کنم. |
رگ ، سیاهرگ | Vein
noun |
He is suffering from a virus infection.
او از یک ویروس عفونی رنج میبرد. |
ویروس | Virus
noun |
You can only see the patient at the visiting hours
شما بیمار را تنها در ساعات ملاقات می توانید ببینید. |
ساعات ملاقات | Visiting hours
noun |
Vomiting during pregnancy is natural.
استفراغ کردن در دوران حاملگی یک امر طبیعی است . |
استفراغ کردن | Vomit noun/verb |
After the accident John’s feet got extremely hurt and the doctor suggested that he should use a wheelchair until he get better. پس از تصادف، پاهای جان به شدت آسیب دید و دکتر به او پیشنهاد کرد که تا بهبودی از ویلچر استفاده کند |
ویلچر | Wheelchair
noun |
اصطلاحات پزشکی اعضای بدن به انگلیسی
آشنایی با اسامی اعضای بدن انسان به انگلیسی نه تنها جذاب است بلکه در بسیاری از زمینه ها ضروری است. چه در حال مطالعه علم باشید یا صرفاً بخواهید ارتباط موثرتری برقرار کنید، یادگیری واژگان بدن انسان یک مهارت ارزشمند است. این بخش شما را با برخی از اصطلاحات رایج مربوط به اعضای بدن در زبان انگلیسی آشنا میکند.
چشم | Eye |
گوش | Ear |
بینی | Nose |
دهان | Mouth |
پیشانی | Forehead |
ابرو | Eye brow |
لب | Lip |
گونه | Cheek |
چانه | Chin |
زبان | Tongue |
دندان | Tooth |
فک | Jaw |
شانه | Shoulder |
بازو | Arm |
قفسه سینه | Chest |
کمر | Back |
آرنج | Elbow |
مچ دست | Wrist |
دست | Hand |
انگشت | Finger |
انگشت شصت | Thumb |
گردن | Neck |
دنده | Ribs |
مغز | Brain |
قلب | Heart |
ریه | Lungs |
روده | Intestine |
غده تیروئید | Thyroid |
کبد | Liver |
شکم | Stomach |
کلیه | kidneys |
طحال | Spleen |
لوزالمعده | pancreas |
استخوان | Bone |
اصطلاحات پزشکی زبان انگلیسی رایج در بیمارستان ها
درک و آشنایی با مفاهیم و اصطلاحات پزشکی در بیمارستان به زبان انگلیسی میتواند ارتباط با کادر درمان را برای افراد دشوار کند. بنابراین، یادگیری این واژگان میتواند به افراد کمک کند تا بهتر با متخصصین حوزه سلامت ارتباط برقرار کنند و به صورت حرفه ای تر اصطلاحات پزشکی به انگلیسی را به آنها منتقل کنند. در اینجا به برخی از این اصطلاحات مرتبط با بیمارستان به زبان انگلیسی پرداختهایم.
معنی کلمه | کلمه |
برانکارد | stretcher/ Gurney |
اتاق عمل | Operation room |
آی سی یو ( اتاق مراقبت های ویژه ) | ICU ( intensive care unit ) |
دمانسنج ( برای سنجیدن فشار خون استفاده میشود ) | Thermometer |
نمونه خون | Blood sample |
نمونه ادرار | Urine sample |
سنوگرافی | Ultrasound |
عکس برداری با اشعه ایکس | X-ray |
سی تی اسکن | CT scan |
ام آر آی | MRI |
نوار قلب | ECG/EKG |
بافت برداری | Biopsy |
تشخیص | Diagnosis |
درمان | Treatment |
داروی مسکن | Painkillers |
داروی آنتی بیوتیک | Antibiotics |
قرص | Pills |
داروی IV ( دارویی ست که در طول زمان به طور مداوم وارد خون شما می شود) | IV medication |
جراحی بستری | Inpatient surgery |
جراحی سرپایی | Outpatient surgery |
بخیه | Stitches |
بی حسی موضعی | Local anesthesia |
بیهوشی عمومی | General anesthesia |
فیزیوتراپی | Physical therapy |
پیوند اعضا | Transplant |
شیمی درمانی | Chemotherapy |
پرتو درمانی | Radiation therapy |
دیالیز کردن | Dialysis |
قطع شده | Amputated |
مصنوعی ( اندام مصنوعی دست ، پا ) | Prosthetic |
مرخص شدن | Discharged |
اصطلاحات پزشکی برای بیماری های رایج به انگلیسی
یکی دیگر از انواع اصطلاحات پزشکی به انگلیسی که شما ممکن است به آن احتیاج پیدا کنید دانستن و یادگیری اصطلاحات پزشکی برای بیماری های رایج به انگلیسی است. در ادامه ما به بررسی برخی از این بیماری های رایج در زبان انگلیسی خواهیم پرداخت.
بیماری قلبی | Heart disease |
سرطان | Cancer |
بیماری مزمن تنفسی | Chronic respiratory disease |
چاقی مفرط | Obesity |
بیماری آلزایمر | Alzheimer’s disease |
دیابت | Diabetes |
سل | Tuberculosis |
بیماری عفونی( آنفولانزا) | Infectious disease |
بیماری مزمن کلیه | Chronic kidney disease |
بیماری کبدی | Liver disease |
آلرژی | Allergy |
کمردرد | Backache |
سرگیجه | Dizziness |
حالت تهوع | Nausea |
گلو درد | Sore throat |
آسم | Asthma |
اسامی پرسنل پزشکی به انگلیسی
پرسنل پزشکی در زبان انگلیسی از اسامی و عناوین مختلفی تشکیل شده اند که ممکن است سخت و پیچیده باشد. بنابراین آشنایی با اسامی و تخصص های مختلف پزشکان به انگلیسی تا حد زیادی می تواند به شما کمک کند تا در مواقع مختلف اسامی پزشکان متخصص را به درستی استفاده کنید. در ادامه، فهرستی از انواع مختلف پرسنل پزشکی به انگلیسی و تخصصهای آنها ارائه شده است. یادگیری این اسامی به شما کمک میکند تا در آینده به پزشک مناسب خود مراجعه کنید.
متخصص مغز و اعصاب | Neurologist |
متخصص پوست | Dermatologist |
متخصص اطفال | Pediatrician |
متخصص قلب | Cardiologist |
سرطان شناس | Oncologist |
متخصص غدد | Endocrinologist |
پزشک خانواده | Family medicine |
متخصص گوارش | Gastroenterologist |
متخصص زنان و زایمان | Obstetrics and gynecologist |
روانپزشک | Psychiatrist |
رادیولوژیست | Radiologist |
متخصص آلرژی | Allergist |
پزشک اورژانس | Emergency medicine |
متخصص سالمندان | Geriatrician |
متخصص داخلی | Internal medicine specialist |
متخصص خون | Hematologist |
متخصص کبد | Hepatologist |
چشم پزشک | Ophthalmologist |
متخصص کلیه | Nephrologist |
متخصص بیماری های عفونی | Infectious disease specialist |
آسیب شناس | Pathologist |
جراح | Surgeon |
جراح پلاستیک | Plastic surgeon |
متخصص اورولوژی | Urologist |
متخصص ارتوپد | Orthopedic |
دندانپزشک | Dentist |
متخصص ریه | Pulmonogist |
دامپزشک | Veterinarian |
مکالمات پزشکی پرکاربرد در حوزه پزشکی
در صورتی که قصد مهاجرت به یک کشور خارجی برای تحصیل یا سکونت را داشته باشید، احتمالا مراجعه به مطب دکتر حداقل برای یک سرماخوردگی ساده یکی از تجربیات شما خواهد بود. مکالمات رایج پزشکی در مطب از آنجایی که با سلامت شما در ارتباط هستند، از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. در اینجا به برخی از مکالمات پزشکی پرکاربرد به انگلیسی در مطب دکتر را مورد بررسی قرار داده ایم که به شما کمک می کند گفتگوی بهتری را با دکتر متخصص خود داشته باشید.
I have an appointment today.1 این اصطلاح زمانی به کار میرود که وقتی که شما به مطب دکتر میروید ، می توانید به میز پذیرش یا به فردی که در آنجا افراد را پذیرش میکند، مراجعه کنید و بگویید: «امروز وقت دارم» یا I have an appointment today. این بدان معناست که آنها باید منتظر شما باشند و شما میتوانید پس از گفتن این اصطلاح نام خود و برخی اطلاعات شخصی دیگر خود را به بخش پذیرش انتقال داده و قرار ملاقات خود را ثبت کنید.
How are you feeling today?.2
این سوال کلیدی است که پزشک از شما خواهد پرسید. این یک سوال در مورد وضعیت شما است. آنها می گویند: “امروز چه احساسی دارید؟” ?How are you feeling today یا ممکن است چیزی شبیه به این بپرسند: “چه مشکلی دارید؟” یا در مورد علائم خاصی از بیماری شما خواهند پرسید.
Not very well.3
اصطلاح “خیلی خوب نیست”یا Not very well یک روش بسیار کلی برای پاسخ به این سوال است که “امروز چه احساسی دارید؟”. وقتی می گویید “خیلی خوب نیست”یا Not very well باید انتظار ارائه جزئیات بیشتری را داشته باشید. چرا احساس خوبی ندارید؟ یا چرا احساس خوبی در مورد بدن خود و وضعیت خود ندارید.
I think I sprained my left ankle.4
این عبارت نمونه ای از یک روش خاص تر برای توضیح وضعیت شما است. بنابراین در این مورد، “رگ به رگ شدن” نوعی آسیب ورزشی است و انتظار میرود که در اطراف مچ پا یا شاید در اطراف مچ نیز آن را مشاهده کنیم. بنابراین، اگر فکر میکنید که میدانید چه نوع آسیبی را تجربه میکنید، میتوانید با چیزی شبیه به این آسیب یا درد خود را بیان کنید: «فکر میکنم مچ پام پیچ خورده است» I think I sprained my left ankle.
I feel a sharp pain in my right knee.5
این روش دیگری است که می توانید دردی را که تجربه کرده اید را توصیف کنید. برای مثال، اگر در مورد نوع آسیب مطمئن نیستید، اما میخواهید توضیح دهید که کجا احساس درد میکنید، میتوانید این اصطلاح را به کار ببرید و بگویید که احساس درد شدیدی در زانوی راستم دارم یا I feel a sharp pain in my right knee.
My throat hurts a little.6
اکثر مردم گلودرد را تجربه میکنند بنابراین می توانید بگویید “من گلو درد دارم” یا روش دیگری برای گفتن این است که “گلویم کمی درد میکند” My throat hurts a little. البته، شما می توانید “گلو” را به هر عضو دیگر بدن تغییر دهید. به عنوان مثال «انگشتم کمی درد میکند»“My finger hurts a little” یا «شکمم کمی درد میکند» “stomach hurts a little”. با به کاربردن این اصطلاحات شما میتوانید آن ناحیه از بدن را که مورد آسیب قرار گرفته را به پزشک متخصص خود توضیح دهید.
I’ve lost my appetite.7
این عبارت I’ve lost my appetite به این معنی است که شما دیگر نمی خواهید غذا بخورید و اشتهای خود را از دست داده ایید . اشتهای شما این است که با دیدن غذا چقدر احساس گرسنگی می کنید. اما اگر اشتهای خود را از دست بدهید، به این معنی است که دیگر علاقه ای به غذا خوردن ندارید. بنابراین، اگر این تجربه را دارید، می توانید این را به پزشک خود بگویید. به عنوان مثال می توانید بگویید: “اشتهایم را از دست داده ام یا I’ve lost my appetite.
Do you have a cough?.8
این سوالی است که معمولا دکتر از بیمار برای اینکه علائم شما را بررسی کند میپرسد : “آیا سرفه می کنید؟”?Do you have a cough یا “آیا علائم دیگری دارید؟
I get tired very quickly.9
این عبارت به خستگی یا احساس بی انرژی بودن اشاره دارد. اگر پزشک شما در مورد علائم شما سوال کرد و می خواهید بیان کنید که اخیراً انرژی زیادی ندارید، می توانید بگویید: “خیلی سریع احساس خستگی می کنم”I get tired very quickly. این به پزشک کمک می کند تا بفهمد که اخیراً تغییری در سطح انرژی شما ایجاد شده است.
Does it hurt when I press here?.10
این سوال دیگری است که دکتر معمولا از بیمار خود برای تشخیص بیماری از او میپرسد. در طول معاینه فیزیکی، پزشک ممکن است قسمتهایی از بدن شما را لمس کند و ممکن است از شما بپرسد: “آیا وقتی اینجا را فشار میدهم درد دارد؟” یعنی وقتی این نقطه را روی بدنت فشار میدهم احساس درد میکنی?Does it hurt when I press here
You might need surgery.11
این عبارتی است که پس از معاینه فیزیکی توسط پزشک ارائه می شود. اگر آسیب یا بیماری شما فقط با استفاده از دارو قابل درمان نباشد، ممکن است مجبور به عمل یا جراحی شوید.و از عبارتی مانند اینکه «شاید نیاز به جراحی داشته باشید»You might need surgery استفاده میشود.
I need a medical certificate.12
اگر به مدرکی نیاز دارید که وضعیت سلامتی یا سابقه پزشکی شما را شرح دهد، میتوانید آن را با این عبارت درخواست کنید: «به گواهی پزشکی نیاز دارم» I need a medical certificate.
That’s a relief!13
این چیزی نیست That’s a relief تعبیری است که وقتی از نتیجه گیری دکتر راحت شدید می توانید از آن استفاده کنید. اگر فکر می کردید ممکن است یک بیماری جدی داشته باشید، اما دکتر می گوید فقط سرما خورده اید و مشکلی نیست، می توانید این احساس را بیان کنید. با گفتن این عبارت که، “آه، این چیزی نیست فقط سرماخوردگی است.”
Please come back next week for a checkup.14
این دستورالعملی است که ممکن است از پزشک خود دریافت کنید. بنابراین، پس از اولین معاینه، شاید شما مقداری دارو دریافت کردهاید یا انواع دیگری از مراقبتها یا دستورالعملهای درمانی دارید، پزشک میخواهد یک هفته دیگر وضعیت شما را بررسی کند. آنها چیزی شبیه به این به شما خواهند گفت: “لطفا هفته آینده برای معاینه برگردید Please come back next week for a checkup .
Thank you, I will confirm the date of my visit.15
این عبارتی است که معمولاً اگر برای درمان آینده یا قرار ملاقات آینده با پزشک برنامه ریزی می کنید، از آن استفاده می کنید. به عنوان مثال با گفتن عبارت متشکرم من تاریخ ملاقات خود را تایید میکنم یا Thank you, I will confirm the date of my visit شما تاریخ بعدی قرار ملاقات با پزشک خود را تایید میکنید.
اصطلاحات پزشکی برای فرایند پزشکی آزمایشات و درمان به انگلیسی
فرایند پزشکی نقش مهمی در حفظ و بازیابی سلامت دارند. با این حال، واژگان پزشکی مورد استفاده برای توصیف این روش ها می تواند گیج کننده باشد. در لیست زیر، با فهرست مفصلی از اصطلاحات مربوط به معاینات و درمانها به انگلیسی آشنا خواهید شد.
آزمایشات Examination
معاینات پزشکی برای تشخیص و شرایط سلامتی حیاتی است. در اینجا، شما با انواع واژگان انگلیسی در مورد آزمایش ها و روش های مختلفی که پزشکان ممکن است برای ارزیابی سلامت شما استفاده کنند، آشنا می شوید.
آزمایش چک آپ | Check up |
آزمایش عکس برداری | X-ray |
آزمایش یا تست خون | Blood test |
آزمایش بافت برداری | Biopsy |
آزمایش ام آر آی | MRI scan |
آزمایش سونوگرافی | Ultrasound |
آزمایش سی تی اسکن | CT scan |
آزمایش چشم | Eye exam |
آزمایش فیزیوتراپی | Physical therapy |
آزمایش دندان | Dental exam |
آزمایش نوار قلب | ECG |
آزمایش ادرار | Urine test |
داشتن درک واضح از واژگان مربوط به آزمایشات به انگلیسی به شما کمک می کند تا بدانید در طول قرار ملاقات های پزشکی چه انتظاراتی دارید. این واژگان همچنین شما را قادر می سازند تا به طور موثر با متخصصان مراقبت های بهداشتی در مورد وضعیت سلامت خود ارتباط برقرار کنید.
درمان ها Treatments
درمان های پزشکی بسیار متفاوت است و ممکن است شامل داروها، درمان ها یا جراحی باشد. این بخش شما را با اصطلاحات مربوط به درمان های مختلفی که ممکن است با آنها روبرو شوید آشنا می کند.
عمل جراحی | Surgery |
دارودرمانی | Medication |
واکسناسیون | Vaccination |
شیمی درمانی | Chemotherapy |
پرتو درمانی | Radiation therapy |
دیالیز درمانی | Dialysis |
انسولین درمانی | Insulin therapy |
ایمونوتراپی یا ایمن درمانی | Immunotherapy |
توانبخشی فیزیکی | Physical rehabilitation |
درمان از طریق دستگاه های استنشاقی | Inhaler |
طب سوزنی درمانی | Acupuncture |
کلمات مخفف پزشکی به انگلیسی
در زبان انگلیسی اصطلاحات پزشکی از اختصارات و مخفف های مختلفی تشکیل شده اند که متخصصین پزشکی و پرستاران معمولا از این اختصارات به صورت روزمره در مکالمات خود استفاده میکنند . لذا آشنایی با این اختصارات به شما کمک میکند که به صورت حرفه ای تر با متخصصین پزشکی ارتباط برقرار کنید و مفهوم خود را انتقال دهید . در فهرست زیر به لیستی از این اختصارات پزشکی به انگلیسی اشاره شده است.
Advanced life support | ALS |
Blood work | BL wk |
Body mass index | BMI |
Blood pressure | BP |
Cardiopulmonary resuscitation | CPR |
Cervical spine | C-spine |
Do not resuscitate | DNR |
Emergency department or emergency room | ED-ER |
Electrocardiogram | EKG |
High-density lipoprotein cholesterol | HDL-C |
Heart rate | HR |
Low-density lipoprotein cholesterol | LDL-C |
Electrolytes | Lytes |
Neonatal intensive care unit | NICU |
Operating room | OR |
Preoperative | Pre-op |
Refers to psychiatry or the psychiatric ward | Psych |
Physical therapy | PT |
Prescription | RX |
Immediately | Stat |
جمع بندی
آشنایی با اصطلاحات پزشکی به انگلیسی میتواند به بهبود ارتباطات در محیطهای پزشکی و درمانی کمک کند. این مقاله تنها بخشی از اصطلاحات مهم را معرفی کرد و مطالعه بیشتر در این زمینه میتواند به تسلط بیشتر بر زبان پزشکی کمک کند.
سوالات متداول
۱. چرا یادگیری اصطلاحات پزشکی به انگلیسی اهمیت دارد؟
یادگیری این اصطلاحات به برقراری ارتباط بهتر با پزشکان و متخصصان و درک بهتر مطالب پزشکی کمک میکند.
۲. آیا نیاز به دانش پیشین برای یادگیری این اصطلاحات است؟
نه، شما میتوانید با شروع از اصطلاحات پایه و پیشرفت به اصطلاحات پیچیدهتر، این موضوع را به تدریج یاد بگیرید.
۳. بهترین راه برای یادگیری این اصطلاحات چیست؟
مطالعه منابع معتبر، استفاده از فلشکارتها و تمرین مداوم میتواند به یادگیری مؤثر این اصطلاحات کمک کند.
۴.آیا این اصطلاحات تنها در محیطهای پزشکی استفاده میشود؟
بله، این اصطلاحات عمدتاً در محیطهای پزشکی و درمانی استفاده میشوند، اما آشنایی با آنها میتواند در مواقع ضروری بسیار مفید باشد.
۵. چگونه میتوانم این اصطلاحات را بهخوبی حفظ کنم؟
استفاده از تکنیکهای یادگیری فعال مانند تمرین منظم و مرور مداوم میتواند به حفظ بهتر این اصطلاحات کمک کند.